باید بروم .
زبان می خوانم
تو تمام تلاشت را می کنی برای ِ کمک به رفتنم
من سعی می کنم
می دانی ! ؟
هر چه سیاه ، هر چه تلخ و هر چه غم زده
. من این جا را دوست دارم
با این همه حس ِ اجحاف و ترس و استرس و تحقیری که هر روز تزریق کردندمان
. من این جا را دوست می دارم
این کوه های ِ سر به فلک کشیده از میان آسمان خراش های ِ سیمانی و گران
این باران های ِ گاه و بی گاه تابستانی
گرمای ِ وصف ناکردنی
شب های ِ پر هیاهو
روزهای ِ پر تهاحم
ترافیک
دود
بوق
من این جا را دوست دارم
جایی که تمام کودکی ِمرا در خود نهان دارد
... باید بروم
Labels: ... برای تو