<< Home
-
بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
بي بادآوري ديروزهاي تلخ
بي استرس فرداهاي نا معلوم
بيا همين امروزي را که هستي
که هستم
بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
با هم
آن روزها
- June 2007
- July 2007
- August 2007
- September 2007
- October 2007
- November 2007
- December 2007
- January 2008
- February 2008
- March 2008
- April 2008
- May 2008
- June 2008
- July 2008
- August 2008
- September 2008
- October 2008
- November 2008
- December 2008
- January 2009
- February 2009
- March 2009
- April 2009
- May 2009
- June 2009
- July 2009
- August 2009
- September 2009
- October 2009
- November 2009
- December 2009
- January 2010
- February 2010
- March 2010
- April 2010
- May 2010
- June 2010
- July 2010
- August 2010
- September 2010
- October 2010
- November 2010
- December 2010
- January 2011
- February 2011
- March 2011
- April 2011
- May 2011
- August 2011
- September 2011
- October 2011
- November 2011
- December 2011
- January 2012
- April 2012
- May 2012
- June 2012
- September 2012
- October 2012
- November 2012
- January 2013
- June 2013
LoLiGameS
Tuesday, March 30, 2010
بعضی ها جهانگرد به دنیا می آیند
بعضی ها جهانگرد می شوند
بعضی ها جهانگردها را دوست دارند
من هم سال هاست در رویاهایم با تو همسفر شده ام و جهان را دور می زنم .
بعضی ها جهانگرد می شوند
بعضی ها جهانگردها را دوست دارند
من هم سال هاست در رویاهایم با تو همسفر شده ام و جهان را دور می زنم .
Monday, March 29, 2010
امان از این دل وامانده که عشقت را هنوز دوره می کند و آرزوی بازگشتت را دارد .
Labels: برای دروس الممالک سابق
Tuesday, March 23, 2010
سال نو را نیز در آغوش این کامپیوتر می گذرانم .
Labels: Organized .
Saturday, March 20, 2010
صدایت می کنم
پاسخی نیست
می دانم می دانم
دوری و من توان فریاد ندارم
صدایم بی جان است
نمی شنوی
می دانم می دانم
نگاهت می کنم
چشمانم برقی ندارند
نخواهی دید
می دانم می دانم
می نویسم
نوشته هایم شوری ندارند
می دانم می دانم
نخواهی خواند .
پاسخی نیست
می دانم می دانم
دوری و من توان فریاد ندارم
صدایم بی جان است
نمی شنوی
می دانم می دانم
نگاهت می کنم
چشمانم برقی ندارند
نخواهی دید
می دانم می دانم
می نویسم
نوشته هایم شوری ندارند
می دانم می دانم
نخواهی خواند .
Labels: شاید برای چند نفر ... شاید فقط همان که رفته است ... نمی دانم
دلم حتا برای املت پختن هایت هم تنگ شده است
Labels: Maybe i need you ... yes i do ., برای دروس الممالک سابق
Friday, March 19, 2010
نباشی هم می گذرد
همان طور که گذشته است
ثانیه های بی تو
روزهای بی تو
ماه های بی تو
سال های بی تو
+بی عشق
بی خاطره
همان طور که گذشته است
ثانیه های بی تو
روزهای بی تو
ماه های بی تو
سال های بی تو
+بی عشق
بی خاطره
Labels: شاید برای چند نفر ... شاید فقط همان که رفته است ... نمی دانم
Thursday, March 18, 2010
این روزها نیز می گذرد
به برق و بادی
به آهی
اما
بی خاطره
بی لبخند
+ این روزها خود خاطره نمی سازند و با مرور خاطره ها می گذرند .
به برق و بادی
به آهی
اما
بی خاطره
بی لبخند
+ این روزها خود خاطره نمی سازند و با مرور خاطره ها می گذرند .
Labels: شاید برای چند نفر ... شاید فقط همان که رفته است ... نمی دانم
Wednesday, March 17, 2010
بعد از تو
نه در آغوش کسی جایم بود
نه بوسه ای بر لبم نشست
+ من به انتظار پیر می شوم
نه در آغوش کسی جایم بود
نه بوسه ای بر لبم نشست
+ من به انتظار پیر می شوم
Labels: برای دروس الممالک سابق
Sunday, March 14, 2010
چاقاله بادام می بینم و می گذرم
یادم می آید
نمی گذاشتی چاقاله ها را نشسته بخورم و بعد آنقدر می شستی که مزه اش می رفت
و بعد در جواب غرهایم
عصبانی می شدی و
می گفتی "آب جوی" بریز همان مزه را می گیرد .
یادم می آید
نمی گذاشتی چاقاله ها را نشسته بخورم و بعد آنقدر می شستی که مزه اش می رفت
و بعد در جواب غرهایم
عصبانی می شدی و
می گفتی "آب جوی" بریز همان مزه را می گیرد .
Labels: " شین . مهر " نامه .
Saturday, March 13, 2010
چراغت خاموش است اغلب
و گاه که روشن می شود
خیره به مسنجر می نشینم ساعت ها
شاید پیامی دهی
خسته می شوم آن قدر حرف هایم را در این استتوس ها می نویسم .
تو بی توجه می روی
چراغت خاموش می شود
و من باز فرصتی را از دست داده ام .
و گاه که روشن می شود
خیره به مسنجر می نشینم ساعت ها
شاید پیامی دهی
خسته می شوم آن قدر حرف هایم را در این استتوس ها می نویسم .
تو بی توجه می روی
چراغت خاموش می شود
و من باز فرصتی را از دست داده ام .
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه, شاید در سپیده دم همدیگر را باز یابیم .
Friday, March 12, 2010
دوستی دورادور با فاصله هم خوب است ، با تو ...
برزخی ست که عمری را به امید بهشت می گذرانم
به امید روزی که به خلوتت باز گردم .
برزخی ست که عمری را به امید بهشت می گذرانم
به امید روزی که به خلوتت باز گردم .
Labels: " شین . مهر " نامه .
Wednesday, March 10, 2010
پانزده سال بزرگتری
اما هر چه می گذرد
من خسته تر از تو می شوم
غمگین تر
نا امید تر
بی آرزوتر
+ من در گذر این ثانیه ها
بی تو ، پیر می شوم .
اما هر چه می گذرد
من خسته تر از تو می شوم
غمگین تر
نا امید تر
بی آرزوتر
+ من در گذر این ثانیه ها
بی تو ، پیر می شوم .
Labels: " شین . مهر " نامه .
Tuesday, March 9, 2010
در برزخم
دنیایی پشت سر دارم ، از غم
و دنیایی جلویم ، از ترس
+ از دست رفته ای و نمی دانم بر خواهی گشت ؟!
دنیایی پشت سر دارم ، از غم
و دنیایی جلویم ، از ترس
+ از دست رفته ای و نمی دانم بر خواهی گشت ؟!
Monday, March 8, 2010
دله دیگر عقل که نداره
هر روز یه بهونه ای داره که بسوزه
یه روز از نگرانی
یه روز هم از دل تنگی
کاش بودی و سختی تمام این روزهای سیاه نصف می شد
شانه هایم دیگر طافت ندارد
+ من ماه هاست شکسته ام و جان خسته به اجبار می برم .
هر روز یه بهونه ای داره که بسوزه
یه روز از نگرانی
یه روز هم از دل تنگی
کاش بودی و سختی تمام این روزهای سیاه نصف می شد
شانه هایم دیگر طافت ندارد
+ من ماه هاست شکسته ام و جان خسته به اجبار می برم .
Labels: برای دروس الممالک سابق
Sunday, March 7, 2010
بی تو ، به شب من ،خدا سیاهی داده .
Labels: برای دروس الممالک سابق
Saturday, March 6, 2010
ترو خدا حداقل فیس بوکت رو آپدیت کن
و نگذار من تو این دلواپسی و بی خبری بمونم .
و نگذار من تو این دلواپسی و بی خبری بمونم .
Labels: " شین . مهر " نامه .
Friday, March 5, 2010
می دانی ؟!
شنیدن نامت برایم چه قدر سخت شده است ...
وقتی ندارمت و چه زیاد شده اند این روزها آدم های هم نام تو .
شنیدن نامت برایم چه قدر سخت شده است ...
وقتی ندارمت و چه زیاد شده اند این روزها آدم های هم نام تو .
Labels: " شین . مهر " نامه .
Thursday, March 4, 2010
چند روز پیش بود
روبرویم نشسته بود
در کافه خلوتی
و من گیج و منگ این سال پر حادثه
گفت : " فکرت همش پی چیزهای بی خود است "
پرسیدم مثل چی؟
گفت : " من " !!!
روبرویم نشسته بود
در کافه خلوتی
و من گیج و منگ این سال پر حادثه
گفت : " فکرت همش پی چیزهای بی خود است "
پرسیدم مثل چی؟
گفت : " من " !!!
Labels: " شین . مهر " نامه .
Wednesday, March 3, 2010
سال هاست مادر بزرگ ندارم
سال هاست جای خالیش را هر روز در زنده گیم همراه می برم
وسال هاست جای امنی نیست به جز خانه که بشود به آن پناه برد ، بی خبر .
سه ، چهار سالی بود .. " مام شید " همان جایگاه را داشت
و خانه اش ، خانه امنم بود برای فرار از این همه درد و ترس .
و این روزها ....
رنجاندمش و دیگر
ندارمش .
سال هاست جای خالیش را هر روز در زنده گیم همراه می برم
وسال هاست جای امنی نیست به جز خانه که بشود به آن پناه برد ، بی خبر .
سه ، چهار سالی بود .. " مام شید " همان جایگاه را داشت
و خانه اش ، خانه امنم بود برای فرار از این همه درد و ترس .
و این روزها ....
رنجاندمش و دیگر
ندارمش .
Labels: دل پر . دست خالی.
همسایه طبقه پایینی مون
موهاش رو بلوند کرده
پوستش هم که سفیده
موهای پر مجعد هم داره
مهربونه
و
من رو یاد مام شید می اندازه و
گندی که زدم
+ من دلم واقعن برایت تنگ شده مام شید .
موهاش رو بلوند کرده
پوستش هم که سفیده
موهای پر مجعد هم داره
مهربونه
و
من رو یاد مام شید می اندازه و
گندی که زدم
+ من دلم واقعن برایت تنگ شده مام شید .
Labels: دل پر . دست خالی.
Tuesday, March 2, 2010
روزها خاطراتت را مزه مزه می کنم و شب ها خوابت را می بینم .
تمام روز و شبم تویی .
همه زنده گیم .
+ دلتنگ شده ام تو را ..
تمام روز و شبم تویی .
همه زنده گیم .
+ دلتنگ شده ام تو را ..
Labels: " شین . مهر " نامه .