o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Wednesday, September 30, 2009
همیشه بیشترین ضربه ها رو از جانب نزدیک ترین کسانمون می خوریم .

Labels:

Sunday, September 27, 2009
فراموش کردنت سخت است
می دانی ؟!
هر بار که به فراموش کردنت نزدیک می شوم
کسی از راه می رسد
و
حال تو را از من جویا می شود ....

و من نمی توانم بگویم ماه هاست ندیدمت
و ماه هاست که تو مرا بی خبر گذاشته ای !

Labels: ,

بعد از یک سال
دیرو به لطف مدرسه و بچه های مریض
علایم سرما خوردگی در من دیده شد .
Saturday, September 26, 2009
روز اول هفته
بامداد پاییزی
و من به سوی دانشگاه
+ کیفم را مرتب کردی و جیب هایش را پر از تنقلات
زیاد دور نیست
چهار ، پنج سال پیش
+ دستان پر امنیتت را دیگر نــــــــــــــــــــــــــــــــــــدارم .

Labels:

Friday, September 25, 2009
تو به خاطراتم پیوستی
به گذشته
به خاطراتی که یادآوریشون شادم می کنه!

Labels:

Wednesday, September 23, 2009
ماه مهر ... ماه مهربان
Monday, September 21, 2009
می دانی ؟!
نه
هرگز نخواسته ام تو هم دردی را بکشی که من پس از رفتنت بر دوش می کشم
نه
تو طاقتش را نداری
می شکنی
و
عظمت و ابهتت در رویاهایم
فرو می پاشد .
+
نه
تو کناری بایست و قهرمان رویاهایم بمان !

Labels:

نمی دونم گیر خودمه
یا گیر کردم بین یه مشت آدم گیر دار
که هی گیر می دم و گیر می کنم به پر و پاچه خودم و این گیر عشقی که 3 ساله گیر داده و دست از سرم بر نمی داره ...
+ عجب گرفتاری ای گریبان گیرمونو گرفته

Labels:

Sunday, September 20, 2009
توی این روزهای بارونی اگر کمی مهربون تر می شدی و می آمدی تا بی بهانه با هم زیر بارون قدم بزنیم
دست هام رو می گرفتی
و
من سرم رو به شانه هات تکیه می دادم ...
چه می شد؟

Labels: ,

حتا پاییز هم نشده هنوز
پنجره ها بسته است
جوراب هم پامه
ولی پاهام یخ زده ...
وای
باورم نمی شه
همین روزها باید آماده بشم برای شرکت در جشن عروسیت
+ امروز به اندازه تمام تلخی این روزها ،در تصور تو در ین مراسم مضحک ، خندیدیم .

Labels:

Wednesday, September 16, 2009
رعد و برق می زنه
بارون می باره
و من منتظرم خاک باغچه خیس بشه تا بتونم بوی خاک بارون خورده رو تو دماغم بچشم
+ دو ، سه روزه عکست رو گذاشتم بک گراند ...

Labels:

دل بستم و از دست داده ام
بارها
دیگر دلم جایی بند نمی شود .

Labels:

Tuesday, September 15, 2009
هورت می کشه
ملچ و ملوچ می کنه
تا جایی که دهنش جا داشته باشه غذا می چپونه تو دهنش و با همون وضع داستان تعریف می کنه
به شدت قاشق رو ته ظرف فلزی می کشه
از ناخن هاش به عنوان نخ دندون استفاده می کنه
بعد از غذا هم تا بند دوم هر 10 تا انگشتش رو می لیسه
آن وقت انتظار داره آدم باهاش هم غذا بشه ...
Monday, September 14, 2009
دی شب یه نفر از کانادا زنگ زد به صدای آمریکا
و گفت : سی سال پیش با وجود حضور ارتش فدایی شاه مردم ایران ، به راحتی * حکومت رو عوض کردن ، الان هم یه همتی بکنن حکومتو عوض کنن .
_ هنوز داشت حرف می زد و من فحش می دادم
مامانم اعتراض کرد ..
گفتم آخه الدنگ از اونور دنیا زنگ زده خط میده ..
راس می گه خودِ ... بیاد همت کنه .
هنوز حرفم تموم نشده بود که مجری برنامه گفت : " مردم ایران خودشون تشخیص می دن !
+ کلی حال داد /
پ . ن : ای آقایون و خانوم های خارج از ایران لطف کنید برای عملی کردن حرف ها و ایده هاتون یه تک پا تشریف بیارین اینجا و اقدام کنین .
در غیر این صورت خفه شین و به زنده گیتون ادامه بدین ...
* در ضمن لطف کنید توضیح بدین
این همه شهید
، خانواده داغدار
، این همه جانباز
، این همه جای زخم
، این غبار درد و غمی که سی سال است مردم مملکت رو تو خودش پیچونده
، هشت سال چنگ
، این همه کودکی بی شادی
، این هم سال های گذشته تو استرس و پناهگاه
، صدای آژیر
، صف های طولانی واسه ی لنگ یخ زده مرغ
و صابون نصفه ...
برای شما این قدر راحت بوده؟؟؟؟
(آره خب اون موقع هم بیرون گود ایستاده بودین و می گفتین لنگش کن)

Labels:

Sunday, September 13, 2009
تو این هاگیر واگیر ... قیچی بیار ابرو بگیر ...
+ شده حکایت من و ترمیم این کاور ناخن

Labels:

Saturday, September 12, 2009
فیلم حنا را دیدم ...
با بغض
با اشک
یادم آمد امیدواریمان را
تلاشمان را ...
* دلمان پر است و دستمان خالی

Labels:

Thursday, September 10, 2009
داغ آرزویش به دلم ماند .
+

Labels:

دنیایم که در چشمانت خلاصه شد

رنگ گرفت

رنگ چشمانت

Labels:

نوزدهم شهریور

تولدت مبارک جلال
!!! تو مثل سال های پیش ایران نیستی
و
من داغ جشن تولد به دلم ماند .

Labels:

Wednesday, September 9, 2009
به راحتی میشود دوستت داشت
دل تنگت شد
و حتا جان فدایت کرد ...

Labels:

بخند تا دنیای کوچکم ازشادی صدایت رنگین شود .

Labels: ,

Tuesday, September 8, 2009
دیدارت بسی خوشنودمان کرد .

Labels: ,

Monday, September 7, 2009

دیشب زن مش ماشالا بیدرد

مرغای محله رو خبر کرد

پاشید واسشون یه چنگ چینه

گفت زود بخورین خروس نبینه

وقتی که چراشو پرسیدم من

گفتش با خروس زری بدم من

+ شده حکایت ما و این روزهای تلخ و قهر خدا

Sunday, September 6, 2009
فکر خرید هدیه تولد برای تو
در ین روزهای پر آشوب و تشویش و خشم و ترس
و بهانه جشن تولدت
گاهی این ذهن خسته و نمور را جلوه می دهد .

Labels:

Saturday, September 5, 2009
تنها چیزی که می خواهم
اینه که یهو تو یه لحظه بی خبر بایستد
...
دیگر نزنه .. همین !

Labels:

باز تا آمدم مزه حضورتون رو مزه مزه کنم
وقت خداحافظی شد و
یک سال انتظار برای تکرار با هم بودنمان

Labels:

Friday, September 4, 2009
این همه پیانو .. تو این همه خونه افتاده و ازش به جای میز قاب عکس استفاده می کنند
اون وقت ما دو تا آدم روی هم پول خرید یک پیانو معمولی قسطی رو نداریم ...

Labels:

Thursday, September 3, 2009
اگر چه دیگر منتطر بازگشتت نیستم
اما روزهای نبودنت را یک به یک می شمارم

Labels:

Wednesday, September 2, 2009

می خواهم قلبم را از سینه بیرون بکشم

آن چنان بفشارم

که از این تپش تند هر روزه اش باز ایستد

Labels:

Tuesday, September 1, 2009
از کاسه شکسته برنخیزد صدا درست
احوال ما مپرس که ما دل شکسته ایم
در دلم آشوبی است کان را جز مرگ درمان نباشد .

Labels: