o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Monday, November 30, 2009
داره می شه یک سال ...
یعنی رکورد ده ماه قهر و بی خبریمون شکست ، بسه دیگه ؟نه؟!
بریم کباب بخوریم و باز آشتی ، نه؟!
پیاده برگردیم تا خونه و چای دم کنیم ، نه؟!
تا چای دم می کشه دی وی دی فرندز رو بزاریم و ببینیم ، نه؟!
چای تازه دم رو بریزیم تو لیوان بلور و با شکلات تلخ بخوریم ، نه؟!
تو زانوهات رو جمع کنی تو بغلت و من پاهام رو بزارم رو میز و حرف بزنیم ، نه؟!

+ دلم خیلی تنگ شده ... زنگ می زنم تو جواب بده "کجایی بچه صد ساله ندیدمت "، باشه.

Labels:

Saturday, November 28, 2009
به سختی راه می رفتی
کمی خم و نفس زنان
و دستانت را به کمر تکیه کرده بودی
شکمت بزرگ و برآمده بود
آبستن بودی !
صورتت ورم داشت
باد کرده بودی
چشمانت گود رفته بود و سیاهی دورش از دور نمایان بود .
+ پی تعبیرش گشتم ... نوشته بود هرچه شکم بزرگتر باشد مال بیشتری نصیبت خواهد شد ...
خواب از من و پول از تو ... نصف ، نصف .

Labels: ,

Friday, November 27, 2009
چند روزی است
هیزی می کنم
و
در هر مرد جوان ، بلند و لاغری
پی
تو می گردم
و چه عجیب تمامی مردان زیبا به تو می مانند

Labels:

چهارم آذر

پر از بغضم

و چشمانم گاه از اشک تر می شود

دستمالی در دست گرفته ام و سعی می کنم گریه ام را نبینند .

حرف می زنم

تند و پشت سر هم

موضوعش مهم نیست

حرف که می زنم اشک هایم کم می شود

بغضم ... نه

این سنگینی غم عشق زنده به گور ، دو سال است از سینه ام کم نمی شود .

و این روزها خاطراتت تازه می شود و تلخی نبودنت رسوایم می کند ...

Labels:

Tuesday, November 24, 2009
بگذار چهارم آذر نیز در سکوت بگذرد ...
به خاطر غرورمان .

Labels:

Saturday, November 21, 2009
زنگ زدم بیمارستان وقت بگیرم
اسمم رو می پرسه ...
می گویم : " ارمغان "
می پرسد مطمئنی خودتی؟!
با تعجب می گویم : سوال فلسفیه؟.... گمونم خودمم چطور؟
صدای خنده ای می شنوم
دارم عصبی می شوم
می گوید : آخر بهت نمیاد خودت باشی !
می گویم : مگر من با شما شوخی دارم ؟
*
عصبانیم
+ کاش تو باشی
کاش صدای خنده تو باشد
کاش باز روزی بیاید که تمامش را از غش غش خنده های تو بخندم ...

Labels:

Tuesday, November 17, 2009
گاهی بعضی از حادثه ها
روابط
آدم ها
باعث می شه که آدم ها به کل تغییر کنند ...
اگر چه اون رابطه از دست رفته باشه
یا اون آدم رفته باشه ...
+ ولی تاثیرش همیشه می مونه و ما فراموش می کنیم که چه طور انقدر تغییر کردیم ؟!

Labels:

Monday, November 16, 2009
یک سال قبل همین روزها ..
تولده % 5 ، با "مام شید "رفتیم کردان
و بسی لذت بردیم

+3 ماهه از مام شید خبر ندارم !

Labels: ,

Sunday, November 15, 2009
دیشب بعد از سه روز سخت کاری
خیلی خوب خوابیدم
تقریبن بیهوش شدم
تا صبح خوابت رو دیدم اگرچه حزویات خواب یادم نیست .

Labels: ,

Friday, November 13, 2009
یک سال پیش .. چنین روزی
آنقدر دلتنگت شده بودم که هر چه درد بود جلوی چشمم زنده رژه می رفت ...
سه ماه از رفتنت می گذشت
اگرچه اینترنتی و تلفنی ازت خبر داشتم
ولی تابوی نبودنت ... مرا در هم شکسته بود .

+ امسال اما 10 ماه است که حتا ای میلی هم رد و بدل نکرده ایم مگر برای تبریک روز معلم و نوروز
ده ماه است که از تو بی خبرم
هنوز به نبودنت عادت نکرده ام
به سرکوب حس و حرف هایم چرا ...
من به نگفتن عادت کرده ام
Sunday, November 8, 2009

هفدهم آبان یک هزار سیصد و هشتاد و هشت

سرعت اینترنت خیلی کم است و بیشتر سایت ها فیلترن

به سختی می تونم بلاگر رو باز کنم

" مام شید " عزیزم .. امروز شصت و چهار ساله می شوی

از ناهار روز تولد و کیک و شمع و کادو خبری نیست

و حتا قرار نیست زنگ بزنم و تبریک بگم ....

امسال را قرار است به شیوه شما بگذرانم ... بی توجه باشم " یا همان که شما تعادل در رابطه ها می نامید "

و این پست برای این است که کمی هم به شیوه خودم باشم .

+ تولدت مبارک

Labels: ,

Tuesday, November 3, 2009
به سختی خوابم برد
خوابت را دیدم
داشتم وسایلم را از خانه ات جمع می کردم تا بروم
مهمان داشتی
و سکوت تلخ من .. کنجکاوی همه را برانگیخته بود .
توضیح می دادی .. علت تلخی این روزهایت را
و صلاحی که جدایی ما را رقم می زند
عکسی بی هوا از من گرفته بودی
که گوشه ی آینه اتاقت بود .
پرسیدم " اینجوری راحتی ؟ .. این که ماه ها بگذرد و خبری از من نباشد ؟"
نگاهم کردی
با آن نگاه همیشگی
که همیشه دلم را می لرزاند
و پاسخ دادی " اگر این عکس نباشد .. حتا یادت نمی افتم
+ از خواب پریدم
دم صبح بود
روی تخت نشستم
تصمیم گرفتم
بارم را ببندم و برای همیشه از زنده گیت بروم
از رابطه ی هشت ساله
و امروز تمام روز تلخ گذشت ..

Labels: , ,