o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Sunday, October 21, 2007
خیابان بویت را می دهد
تمام ِ راه انگار کناری ایستاده ای و گذر اشک هایم را بر گونه می بینی
منتظر می مانم تا تاخیرم را گوشزد کنی
ولی آرام از کنار ِ خیابان فقط نگاهم می کنی و من اشک می ریزم


بی اختیار از پی ِ همراهی ِ دوستی به این خیابان که شوق ِ جوانیمان را ربود می آیم
خیابانی که بارها و بارها ، با اشک و بغض رفتیم و آمدیم
خشمگین از تمام ِ کسانی که عمرمان را آتش ِ قلیان ِ خود کرده بودند


اشک هایم را که پاک می کنم
یادم می آید که تو
تو
تو
مرده ای

Post a Comment