می دانی !؟
دلم تاریک شده ، انقدر که نمی فهمم دردش از کجاس
غم دوده زده رو تمام ِ شادی های ِ بی بهانه ام
از درد ِ دلم می گویم و شوق ِ شروع ِ یک کار ِ هنری
شاید که کمی دلم روشن شه
واسه همینه که من و مام شید و پری ناز افتادیم تو کار ِ شمع سازی –
* * *
خواب هام هم مثه بیداری هام پر شده از روزمره گی و تکرار
خواب های ِ پر از استرس و ترس و انتظار
چند شبه که امتحان دارم و به امتحان نمی رسم
صبح که بیدار می شوم ، 1 ساعتی طول می کشه که بفهمم خواب دیده ام
پناه می برم باز به آرام بخش و ضد استرس ها –
* * *
استاد ِ گرام فرمودن که تو یه فضای 6 در 6 با ارتفاع ِ 6 ، یه دفتر ِ مهندسی طراحی کنیم که 1 اتاق ِ مستقل داشته باشه واسه مهندس ، یکی واسه نقشه کش
منشی و فضای تقسیم هم که جدا
کتابخونه ، آرشیو ، سرویس ، آشپزخانه و اتاق ِ استراحت هم که حتمن لازمه
واسه نیم طبقه بالا هم ترجیحن 1 پله گرد ِ استاندارد می خواهد و علاقه شدیدی هم داره که بیشتر ِ نور ِ دفتر از سقف ِ گنبدی ِ شیشه ای تامین شه
!!! من موندم استخر رو کجا جا بدم –
Labels: ... برای تو