بعد از یک هفته تاخیر پرید می شوم
سریع پروفن رو می اندازم بالا
درد تمام ِ تنم رو می گیره
ماشین رو نگه می دارم ، یک گوشه می ایستم
اشک تو چشم هام جمع می شه
ژلوفن می گیرم و یک بطری آب
باز اثر نمی کنه
پاهام گز گز می کنه
برمی گردم خونه
چای و نبات
دم جوش نعناع
...
جسبیدم به شوفاژ
درد امونم رو بریده
دور ِ خونه راه می روم و عربده می کشم
هر یه باری که می شینم و بلند می شوم حس می کنم تمام ِ موجودی خون ِ بدنم تخلیه می شه
انگاری مرز ِ این پا و اون پام ، رودخونه کارون شده باشه
پ. ن : تا این درد ها رو نکشید ، آقایون محترم ، معنای زن بودن را نمی فهمید .