شاید
روزی
کسی
جایی
جلویت را گرفت
، تو ایستادی
و او
آن روز
برایت گفت :
که شکّ رفتنت با من چه کرد ...
شاید آن روز
وقتی ایستادی
او گفت
که این بار ِ غم ، که رفتنت بر دوشم نهاد
سنگین تر از تحمل شانه هایم بود
و من
چه تنها
زیر ِ سنگینی ِ این بار
چه کودکانه
ش ک س ت م .
و از من هیچ باقی نماند .
Labels: . براي ِ تو كه رفته اي