واسه خاطر یه کار کوچک تو این مرز و بوم یا وطن یا دیار یا هر اسم دیگر... باید کلی استرس بکشی و بدوی
سر شب آژانس می گیرم بیام خونه
یارو واسه یه مسیر حداکثر4000 تومانی 6000 می گیره ، می گه ترافیکه ...
موبایلم جا می مونه تو ماشینش
1 ساعت شماره خودمو می گیرم جواب نمی ده
زنگ می زنم 118، شماره کافه ای رو که برام آزانس گرفت رو بگیرم ، می گه ثبت نشده
باز شماره خودمو می گیرم
جواب نمی ده
باز زنگ می زنم 118 شماره آژانس های اون محل رو بگیرم
1 شماره میده
زنگ می زنم می گه راننده ما که ماشین پژو داشته در دسترس نیست
بعد کلی تلاش می گه نه ماشین ما نبوده
باز زنگ می زنم 118
باز چند تا آژانس دیگه
...
شماره خودمو می گیرم یارو بر می داره ، می گم آدرس آژانس رو بده با تلفنش
می گه شما کدوم مسیر سوار شدین ، کی هستی، چند سالته و ...
آدرس رو می گیرم ، تلفن قطع می شه
باز می گیرم که شماره آژانس رو بپرسم گوشیم خاموشه !
تف به این همه ...
Labels: وطن یعنی ...