گاهی شاید کمی تامل و تعمق لازم باشد .
مرد جان عزیز
من هنوز نوشته هاتو می خوانم اگر چه گاهی وقت ها خیلی آزارم میده
نوشته آخرت برام جالب بود
می گویی : حتا اگر شرایط عوض شد .....
من از این نوشته برداشت کردم که منظورت اینه که تا هرجا که بشه ، هر چه قدر سخت ... پای حرف و قولت می مونی .
من قضاوت نمی کنم فقط اگر این نوشته رو خواندی خودت ، تو خلوت خودت کمی فکر کن شاید یه جایی داری اشتباه می کنی
شاید خودت هم یادت رفته
پس یک یادآوری لازمه
من قسمتی از نوشته هاتو اینجا می گزارم ، باز تصمیم با خودت ... ( مثل 10 ماه پیش که رفتی )
*
ارمغان عزيز تولدت مبارك
ميداني اين اولينش است ( اميدوارم پنجاهمينش رو هم با هم ببينيم ) شايد سخت گذشته باشه اين روزهاي اخير هم به من و بيشتر به تو ولي هرچقدر كه فكر ميكنم تو تنها كسي هستي كه من تو اين دنيا دارم ( نميدونم تو شايد آدم زياد داشته باشي ) يعني نميتونم ديگه به كسي دل ببيندم و براي همين ميخوام قول بدم از همون قول هايي كه تو به شیوا دادي كه در كنارت بمونم و با هم آينده رو بسازيم با مهربوني و عشق.
وقتي ديشب آخر شب بهت اس ام اس زدم و گفتم زيباترين جمله اي كه ميتونم به دوست داشتني ترين آدم دنيا بگم همون جمله معروف پابلو نرودا است : " هوا را از من بگير، خندهات را نه "
شايد تنها دل خوشي هاي اين روزهاي من در اين شهر دور خنده هاي گاه و بيگاهي است كه بر لبان تو نقش ميبندد با خنده هاي تو انگار دلم غنچ ( نميدونم همين جوري مينويسن يا نه ) ميرود، يك جور نور در درونم مي دود و من رو سرشار ميكند از زيبايي وجودت.
دوست دارم زندگي برايت بسازم به دور از تمام سختي ها به تلافي تمام اين روزهاي سخت كه طي كردهاي، آرامشي برايت بيافرينم كه قوي ترين آدم هاي دنيا هم نتواند آن را از تو بگيرد. همه اينها را فقط براي يك خنده تو خواهد بود، خندهاي كه دوست دارم هر روز بر لبانت بنشيند.
و .....
25/2/86
*
این یه تیکه از یه نامه است
قول های شفاهی و نامه های دیگر هم ... خودت خوب می دانی !
_____________________