شکوه نامه ی همه این روزهایم بماند برای بعد
برای روزی که ببینمت و بی بغض بگویمت که غم رفتنت ، باری بر شانه هایم نهاد که هنوز یارای ایستادنم نیست .
همان شانه هایی که می خواستی تمام سنگینیش را تو بر دوش بگیری .
بیست . چهارم مهر است ... جمعه
بارانی نیست
تو نیستی
و امروز رویای گوش ماهی من سه ساله می شود .
Labels: بيست و چهارم مهر... همين ... بي عشق ... بي گوش ماهي