چقدر دروغ؟
چقدر تابلو؟
یادت میاد یه امتحان ازمون گرفتن ؟
یادت میاد تعهد دادیم بعد از اون امتحان هیچ حق دیگری برای اعتراض نداریم ؟
یادت هست سه ماه تموم کنارم نشستی و با هم درس خوندیم ؟
یادت میاد چقدر کلاس رفتیم و چقدر معلم گرفتیم؟
یادت هست شب هایی که آرامش دستانت نبود چه گونه در استرس گزشت؟؟؟
یادت هست شب قبل از امتحان از پا در آمدم
تب کردم
هذیان می گفتم؟؟؟
ما هفتاد و پنج نفر امتحان دادیم ... هیچ کس قبول نشد .
مگر می شد ؟
مگر می شد هیچ کس قبول نشود
دروغ گفنتد
باور نکردیم .. از تلاش دست نکشیدیم
همه آن روزها گذشت
ما به شکست و اجحاف و ناکامی عادت کردیم ... به دروغ
امروز همین جور است
ما همه رای دادیم ... چه شد ؟
باز هم شکست حوردیم ... باختیم
Labels: هوا روشن بود ... اما شرافت و اعتبارمان را به تاراج بردند