o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Monday, July 12, 2010
یک زمانی بود که من نوجوان بودم و تو نگران من
نگران رفت و آمدهایم
دوست ها و ارتباط های جور واجور و گاهی خارج از مرزم
نگران درس ها و امتحاناتم
حالا الان داره همه چیز جبران می شود
دو ماهه بی خبر پاشدی از اون کشور لعنتی آمدی بیرون
و من مدام نگران درس هاتم
و رفت و آمدهای بی حد و حسابت
معاشرت های عجیب و دوست های جورواجورت
نگران کارهای یهویی و احمقانه ات
+ ساعت دو نصفه شب راه افتادی تو جاده که از شمال بیای تهران که تمام روز رو تو خونه بخوابی که چی؟!!!!
+ با خودت عهد کردی هیچ تعطیلاتی نیاد و بگذرد که تو، توی خونه بمونی و مسافرت نری ، نه ؟!
می دانی ؟!
نگرانتم.

Labels:

Post a Comment