o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Saturday, October 22, 2011
بعضي وقتا دلم مي خواهد مي تونستم معجزه کنم
يعني اين رختاي گهي رو که تو دل من هي مي شورن هي مي شورن
بفرستم تو دل تو
اين فکرهاي سرطاني که تو مغزم وول مي خورن صب تا شب رو
بفرستم تو مغز تو
اين همه مهموني و دور همي و گردشي که مي روم و تو همشون تنها چيزي که هميشه هست اين بغض لعنتي تو گلومه
بفرستم تو گلوي تو
اين همه خوابهاي آشفته و سريالهاي جنايي و کابوس ها رو
بفرستم تو شبهاي تو
اين حس تنهايي که هيچ جوره رفع نميشه رو
بفرستم به جون تو
***
شايد بفهمي تو اين موقعيت وقتي تلفنتو جواب نميدي ، اس ام اس ها رو جواب نمي دي
آن لاين نميشي
بعد هم يه شب خسته از کلاس ميام خونه مي بينم فيس بوکتم بستي
چه حسي پيدا مي کنم ...

Labels:

Post a Comment