o LoLiGameS



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Saturday, October 22, 2011
بعضي وقتا دلم مي خواهد مي تونستم معجزه کنم
يعني اين رختاي گهي رو که تو دل من هي مي شورن هي مي شورن
بفرستم تو دل تو
اين فکرهاي سرطاني که تو مغزم وول مي خورن صب تا شب رو
بفرستم تو مغز تو
اين همه مهموني و دور همي و گردشي که مي روم و تو همشون تنها چيزي که هميشه هست اين بغض لعنتي تو گلومه
بفرستم تو گلوي تو
اين همه خوابهاي آشفته و سريالهاي جنايي و کابوس ها رو
بفرستم تو شبهاي تو
اين حس تنهايي که هيچ جوره رفع نميشه رو
بفرستم به جون تو
***
شايد بفهمي تو اين موقعيت وقتي تلفنتو جواب نميدي ، اس ام اس ها رو جواب نمي دي
آن لاين نميشي
بعد هم يه شب خسته از کلاس ميام خونه مي بينم فيس بوکتم بستي
چه حسي پيدا مي کنم ...

Labels:

Saturday, October 15, 2011
خيلي دور نيست
همين سه ماه پيش بودا
دو تاشون مي مردن برام
هي اين زنگ مي زد سعي مي کرد اونو ضايع کنه
هي اون زنگ مي زد
هي اين قربونم مي رفت
هي اون
...
حالا سه ماه گذشته يکيشون اس ام اس زده که کلا ديگر مي خواه نباشم و خداحافظ و فيلان
اون يکي هم قهره ...
بله خب

Labels:

Monday, January 25, 2010
دست به هم می سایم
نه از سرما
تمام وجودم را "ها " باید کرد
شاید گرم شود
و کرختی تلخ این روزها جریان یابد
تمام شود .

Labels:

Saturday, January 23, 2010
این روزها
هر هیجانی
هر خبری
هر نوشته ای
اشکم را در میآورد و گلویم را پر از بغض می کند
شادی یا غم
فرقی نمی کند
این روزها این بغض بی درمان
به هر تلنگری می شکند ....

Labels: , ,

Wednesday, October 7, 2009
تنهایی

یعنی وقت هایی که داری از درد تو خودت فریاد می زنی ، کسی رو نداری .
یعنی همین امروزها ...
وگرنه برای جشن و مهمونی و گردش و سینما رفتن که همیشه آدم پیدا می شه!

Labels:

Saturday, August 22, 2009
کاش می شد از این خاک رفت
از این روزها
از این همه حادثه
از این همه تلخی
از رنج و غم
+ ای کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه ها می شد با خود ببرد هر کجا که خواست

Labels:

Tuesday, August 18, 2009
اگر فقط یک دصد احتمال بدین که بچه ای که از شما متولد می شه
از به دنیا آمدنش
از زندگی
راضی نیست
اگر زیر شک نجه کشته بشه
اگر تا آخر عمر با کابوس آنچه بهش گذشته زنده گی کنه
باز هم از دنیا آوردنش خوش حالین ؟
+ آخر پس چرا هی تلپ و تلپ می زایین ؟

Labels:

Monday, August 17, 2009
انگاری سرم رو گذاشتن رو گیره

و مخم رو فشار می دهند .

فکرم درد می کند .

Labels:

گاهی سینما رفتن ..
آن هم دو بار در هفته
فقط نشان دهنده نیاز زیاد به تاریکی است
و جایی برای دیده نشدن تا بشود دل سیری گریه کرد.

Labels: