به سختی راه می رفتی
کمی خم و نفس زنان
و دستانت را به کمر تکیه کرده بودی
شکمت بزرگ و برآمده بود
آبستن بودی !
صورتت ورم داشت
باد کرده بودی
چشمانت گود رفته بود و سیاهی دورش از دور نمایان بود .
+ پی تعبیرش گشتم ... نوشته بود هرچه شکم بزرگتر باشد مال بیشتری نصیبت خواهد شد ...
خواب از من و پول از تو ... نصف ، نصف .
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه, خواب نگاری