زنگ زدم مام شید
گفت خسته رفتی
همه کارهات باز مونده واسه روز آخر
و هی همه آمدن و رفتن واسه خداحافظی
- گفتم اس ام اس دادم جواب ندادی
گفت : سرش شلوغ بوده
+ جای من در این آمد و رفت ها ...
+ نمی دانم برای چه همیشه این نادیده گرفتن هایت را می اندازد گردن کار و مشغله
هنوز نمی خواهد باور کند . تو پس از هشت سال ....
Labels: " شین . مهر " نامه ., از خروس لاری به مرغ همسایه