یک سال گذشتم
از تو
از خودم
و از دلی که یارای دوریت را نداشت .
بهایش ندادم .
فرصتش ندادم .
نازک شده است .
به اشاره ای زخم می شود
به زخمی ، خون
***
شنیده است می آیی
همین روزها
و دیگر تاب نمی آورد دوریت را ...
به سلامی
به دیداری
مرهمش شو ...
+ درمان ندارد .
Labels: " شین . مهر " نامه ., از خروس لاری به مرغ همسایه