o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Saturday, January 2, 2010

سوم و چهارم دی هم گذشت

این دو روز برایم طعم از دست دادن دارد

طعمی تلخ

از همان روزها که برای بازگشت به دانشگاه تلاش می کردم و روزهایم پی گرفتن حقی در مجلس و وزارت علوم می گذشت ، از آن روزها که با کمک تو گذشت .

از همان دوم دی ای که تب کردم و درد امانم را بریده بود و به ضرب کرتون و مسکن و آرام بخش و آغوش تو صبح شد و من سر جلسه امتحان رفتم

از آن سوم دی ای که تو پشت در سالن نشستی تا ناهار را با هم باشیم تا شاید استرس امتحان و این سرنوشت گره خورده در دستان تو گم شود .

از آن روزها که هیچ کدام از ما هفتاد و پنج نفر در امتحان قبول نشدیم !

از آن سوم دی سال بعدش که تو گفتی می خواهی بروی و چهارم دی ای که من غرق گریه رفتنت را به نظاره نشستم .

و سوم دی سال بعدش که شیوا بی خداحافظی رفت و باز بغضی بر این روزهایم افزوده شد .

چهارم دی امسال فرار کردم از مملکتم که شاید در چشن کریسمس دنیا لحظه ای بی بغض نفس بکشم .

نشد ...

+ برگرد .

Labels: ,

Post a Comment