اگر به هشت سال پیش برگردم ،
باز هم عاشق معلم زبانی خواهم شد که صدای خنده اش در گوش آدم زنگ می زند .
که بازی می کند ، تنها می رقصد و جشن بستنی سورون می گیرد .
که تو دل برو ست و واسطه ایست بین دنیای من و آدم بزرگ ها..
که اول از حالت می پرسد و بعد از نتیجه امتحان .
حتا اگر پانزده سال و هفت ماه بزرگتر باشد .
+ نمی شود دوستت نداشت ...
Labels: " شین . مهر " نامه ., از خروس لاری به مرغ همسایه