o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Friday, October 22, 2010
من تو این یک ماه خیلی ترسیدم
خیلی
از این که فهمیدم
می توانم بدون همه آشناها ، دوست هام و خانواده ام
بدون رفاه نسبی
بدون تکنولوزی
بدون سیگار
بدون اینترنت
حتا بدون ذره ای فضای امن که بشه نیم ساعت توش تنهایی ولو شد زنده گی کنم

من از این واقعیت تلخ ، وحشت کرده ام

Labels:

Monday, October 11, 2010
من از اينجا خستة شدم
Friday, October 8, 2010
صبح زود بیدار می شوم
وسیله جمع می کنم
اتو می کنم
ماشین می گیرم می روم ترمینال
می روم بابل
وسالی رو می گذارم خوابگاه و می روم سر کلاس
استاد میاد
می گه : واسه یک شنبه 100 تا عکس تحلیل می خواهیم از خونه های تهران
ساعت 3 از کلاس میام بیرون
می روم وسیله برمی دارم
می روم ترمینال میام تهران
اون وقت به جای عکس و کار
12 ساعته یه سره نشستم پای نت

Labels:

Monday, October 4, 2010
Babol Sucks ...
Friday, October 1, 2010
آدم وقتی رفتنش جدی می شه تازه می فهمه چه چیزهایی براش مهم بوده و دلش برای کدوم ادم ها تنگ می شه
من که قراره بروم بابل
ولی کم کمک داره گریه ام می گیره وقتی میدونم دیگر نمی شه شب و نصفه شب از خونه زد بیرون
غروب تماشا کرد
من انگاری این تهران لعنتی پر از دود و کثافت رو خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می کردم دوست دارم

Labels: