LoLiGameS
من تو این یک ماه خیلی ترسیدم
خیلی
از این که فهمیدم
می توانم بدون همه آشناها ، دوست هام و خانواده ام
بدون رفاه نسبی
بدون تکنولوزی
بدون سیگار
بدون اینترنت
حتا بدون ذره ای فضای امن که بشه نیم ساعت توش تنهایی ولو شد زنده گی کنم
من از این واقعیت تلخ ، وحشت کرده ام
Labels: نقطه سر خط
صبح زود بیدار می شوم
وسیله جمع می کنم
اتو می کنم
ماشین می گیرم می روم ترمینال
می روم بابل
وسالی رو می گذارم خوابگاه و می روم سر کلاس
استاد میاد
می گه : واسه یک شنبه 100 تا عکس تحلیل می خواهیم از خونه های تهران
ساعت 3 از کلاس میام بیرون
می روم وسیله برمی دارم
می روم ترمینال میام تهران
اون وقت به جای عکس و کار
12 ساعته یه سره نشستم پای نت
Labels: تا مرگ
آدم وقتی رفتنش جدی می شه تازه می فهمه چه چیزهایی براش مهم بوده و دلش برای کدوم ادم ها تنگ می شه
من که قراره بروم بابل
ولی کم کمک داره گریه ام می گیره وقتی میدونم دیگر نمی شه شب و نصفه شب از خونه زد بیرون
غروب تماشا کرد
من انگاری این تهران لعنتی پر از دود و کثافت رو خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می کردم دوست دارم
Labels: . اين اشكها خون بهاي عمر رفته من است