o LoLiGameS



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Wednesday, June 2, 2010
به دل تنگی هام عادت کردم
به فراموش کردن و فراموش شدن نه هنوز

+ گاهی آدم ها پی بهونه می گردن تا رابطه رو تموم کنن و واسه خاطر این که طرف بد رابطه نشن کاری می کنن که طرف مقابلشون بره و بعدها هم اگر حرفی شد دست به کمر بزنن و به قیافه حق به جانب از خودشون دفاع کنن

Labels:

Friday, January 15, 2010

حساب روزهای نبودنت

ندیدنت

نداشتنت

از دستم در رفته است .

Labels:

Wednesday, January 13, 2010
بغض
درد
دل تنگی
شب
ماه کامل است
تو نیستی
و آنقدر ندیدمت که نمی توانم لبخندت را تجسم کنم .
کاش این عکس ها حس لبخندت را تداعی می کرد .

Labels:

Sunday, November 15, 2009
دیشب بعد از سه روز سخت کاری
خیلی خوب خوابیدم
تقریبن بیهوش شدم
تا صبح خوابت رو دیدم اگرچه حزویات خواب یادم نیست .

Labels: ,

Sunday, November 8, 2009

هفدهم آبان یک هزار سیصد و هشتاد و هشت

سرعت اینترنت خیلی کم است و بیشتر سایت ها فیلترن

به سختی می تونم بلاگر رو باز کنم

" مام شید " عزیزم .. امروز شصت و چهار ساله می شوی

از ناهار روز تولد و کیک و شمع و کادو خبری نیست

و حتا قرار نیست زنگ بزنم و تبریک بگم ....

امسال را قرار است به شیوه شما بگذرانم ... بی توجه باشم " یا همان که شما تعادل در رابطه ها می نامید "

و این پست برای این است که کمی هم به شیوه خودم باشم .

+ تولدت مبارک

Labels: ,

Saturday, September 5, 2009
باز تا آمدم مزه حضورتون رو مزه مزه کنم
وقت خداحافظی شد و
یک سال انتظار برای تکرار با هم بودنمان

Labels:

Tuesday, June 9, 2009
تو گمان کن که رفته ای ...
اما نه از رویا و نه از دلم

Labels:

Sunday, April 12, 2009
یک بغض .

Labels: ,

Monday, April 6, 2009
17 فروردین نقطه
8 سال پیش
کلاسی دراز
دو ردیف صندلی
ساعت پنج و نیم بعد از ظهر
تو ،
من و دنیای نوجوانی

نقطه

فقط یک خاطره / یک روز / کمی دل تنگی .

Labels: ,

Friday, March 20, 2009
خب این لحظات آخر سال من حال و هوای خاصی دارم .
لباس پوشیدم و نشستم پای نت
خب پارسال دقیقن سر لحظه سال تحویل با تو حرف زدم
امسال دوری
قهری
ناراحتی و ...
* مهم این است گه تو این دقایق باقی از این سال ( 1387) دارم می نویسم ، دعا می کنم و سعی می کنم که خیلی شاد باشم .
+ امسال سال خوبی خواهم ساخت
شاد و پر از موفقیت و مثل هر سال آرزو می کنم که شاد ترین اتفاقات ممکن رو امسال در استانه 40 سالگیت تجربه کنی ...

Labels: , ,

Thursday, March 12, 2009
می دانی ؟!
متنفرم از سال هایی که با قهر و دلخوری شروع شود .
امسال هم که تو قهری ...
خودت بگو چه کنم ؟!

Labels:

Sunday, June 17, 2007

می دانی!؟
در لا به لای ِ آوارهایی از خاطرات گمت کرده ام
و هر از چند گاهی نشانه ی ِ کوچکی از میان ِ آوارها مرا می برد به هشت ، نه سال ِپیش و نوزده شهریوری که از آن پس دیگر ندیدمت
تو به عمق رفتی و هر روز این آوارها بیشتر شد
می دانی !؟
... فراموش نشدی
سرکوبت کردم
***
در گوگل می گردم ، هیچ نشانی از تو نیست
نمی خواهم دیگر هیچ رابطه ای را از نو بسازم
فقط می خواهم بدانم هنوز هم وقتی می خندی چهار چاله داری؟
.... دو نا بر لپ هایت و دو تا بغل ِ لبها
کجایی ؟
سخت دل تنگتم
....


"برای ِ بانو " ک . م

Labels: