o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Friday, October 31, 2008

تمام روزیا دارم بهت فکر می کنم
یا دارم سعی می کنم که بهت فکر نکنم .
زنده گی ام شده همین .

Labels:

Wednesday, October 29, 2008
خسته شده ام نقطه

Labels:

Tuesday, October 28, 2008
ای باد تا صبح شرح دل تنگی ام را بخوان ...
شاید
سر راهی
قاصدکی
نوری
ماهی
...

Labels:

Sunday, October 26, 2008
شب بی این که هیچ آرزویی داشته باشه
سرش رو می زاره رو بالش و تا صبح بی این که هیچ رویایی ببینه می خوابه.

Labels:

Saturday, October 25, 2008

از خواب که بلند می شوم
خسته ام
تنم درد می کنه
چشم هام می سوزه
...
کمی می گذره یادم میاد که خوابت رو دیدم
همان روزهای قبل از رفتنت بود ، داشتی می رفتی
و من دل تنگ
تمام شب راگریسته بودم .

Labels:

Wednesday, October 22, 2008
...

Labels:

من کی گفتم می تونم ؟
من گفته بودم قوی ام ؟
طاقت میارم ؟؟
_ حتا اگر گفتم
یا اگر بودم
الان دیگه نمی تونم ، برگرد .

Labels:

Tuesday, October 21, 2008
بعد از کلی دردسر و آدرس و مشخصات دادن ، گوشی نازنینم رو بهم داد.

Labels:

Monday, October 20, 2008
واسه خاطر یه کار کوچک تو این مرز و بوم یا وطن یا دیار یا هر اسم دیگر... باید کلی استرس بکشی و بدوی
سر شب آژانس می گیرم بیام خونه
یارو واسه یه مسیر حداکثر4000 تومانی 6000 می گیره ، می گه ترافیکه ...
موبایلم جا می مونه تو ماشینش
1 ساعت شماره خودمو می گیرم جواب نمی ده
زنگ می زنم 118، شماره کافه ای رو که برام آزانس گرفت رو بگیرم ، می گه ثبت نشده
باز شماره خودمو می گیرم
جواب نمی ده
باز زنگ می زنم 118 شماره آژانس های اون محل رو بگیرم
1 شماره میده
زنگ می زنم می گه راننده ما که ماشین پژو داشته در دسترس نیست
بعد کلی تلاش می گه نه ماشین ما نبوده
باز زنگ می زنم 118
باز چند تا آژانس دیگه
...
شماره خودمو می گیرم یارو بر می داره ، می گم آدرس آژانس رو بده با تلفنش
می گه شما کدوم مسیر سوار شدین ، کی هستی، چند سالته و ...
آدرس رو می گیرم ، تلفن قطع می شه
باز می گیرم که شماره آژانس رو بپرسم گوشیم خاموشه !
تف به این همه ...

Labels:

Sunday, October 19, 2008
نوشتن
وبلاگ داشتن ، خیلی خوبه
و مرور این نوشته ها گاهی لازمه
که یادت بیاد سخت ترین روزها رو هم پشت سر گذاشتی
حتا از بهترین روزها هم فقط خاطره ای باقیست
از دوستی ها
از عشق
***
و من این روزها می دانم به نبودن همه عادت خواهم کرد
به این تنهایی مخوف هم
به انتظار برای تکرار بعضی از این خاطره ها نیز ...

Labels:

Saturday, October 18, 2008
پشت سر ...
خاطره ایست
که ...

Labels:

Friday, October 17, 2008
1476 ساعته که نیستی

Labels: , ,

Wednesday, October 15, 2008
نه ماه گذشت و من هنوز از عشقت فارغ نشده ام ، همين

Labels:

Tuesday, October 14, 2008
برگرد .
آره پشت به من
چشمهات رو ببند
دستهات رو بیار عقب
...
ببین تو دست هات بارون کاشتم

Labels:

Monday, October 13, 2008
* گاهی یه دوست میره سفر ...
* کاش خدا آلمان رو یک کم نزدیکتر به ما می آفرید ، بالاخره هیچی که نباشه هم نژادیم .
* گاهی دلت واسه بعضی ها تنگ می شه .
* کاش بعضی ها می فهمیدن که ممکنه دوسشون داشته باشیم ، نه هما؟؟؟؟

* سفر به سلامت و بی خطر

Labels:

باز خونه نشین شدم
از دکتر می پرسم رانندگی میشه کرد؟
می گه : اگر بتونی راه هم نروی بهتره ...
* حالا کی می خواهد جوش کاری پاس کنه این ترم ؟

Labels:

Saturday, October 11, 2008
آخ همه جام سرویس شده ...
ای تو روحت .
***
هی بارون میاد هی ما مجبوریم بریم دانشگاه جهت اخذ مدرک فوقش لیسانس
اه ، اه

Labels:

هنوز نرفته بودی ...

Labels:

Friday, October 10, 2008
دلمو پس بده ، می خواهم واسه آمدنت جلاش بدم .

Labels:

Wednesday, October 8, 2008
روز جهانی کودک مبارک .
هی بریم به این کودک درونمان با یک بستنی حال بدیم .
- من و همسرم یه مشکل کوچک با هم داریم .
- مشکل که نه ، سر یه موضوع به هم توافق نداریم .
سر چی؟
- زنده گی مشترک !!!

Labels:

Tuesday, October 7, 2008
یعنی کی می خواهد یادم بره؟؟؟

Labels:

Sunday, October 5, 2008
از این خونه نشینی چه حاصل؟؟؟؟
فیلم و خواب و کرختی
* من موفق شدم این لنز ها رو به تنهایی بچپونم تو چشم هام ولی الان بیشتر از هر وفا دیگه خوابم میاد و چشم هام میخاره

Labels:

Saturday, October 4, 2008

آدم دماغش کج بشه
زیر چشم هاش گود بیفته
مژه هاش بسوزه
زشت بشه
چشم هاش پف کنه
بهتر از اینه که
انگشت بکنه تو چشمش و دو تا دایره بی رنگ رو بچپونه تو چشماش

Labels:

Wednesday, October 1, 2008
این همان پست قبلیه با چیدمان اصلی ...

این
دل تنگیه
به این راحتی ها
رفع شدنی نی
مگه که بیای
و من
بودنت رو
تو بغلم
احساس کنم .

Labels: , ,