o LoLiGameS
<< Home



    بيا زنده گي ديگري را شروع کنيم
    بي بادآوري ديروزهاي تلخ
    بي استرس فرداهاي نا معلوم

    بيا همين امروزي را که هستي
    که هستم
    بيا همين امروزمان را زنده گي کنيم
    با هم


آن روزها











LoLiGameS

Thursday, April 30, 2009
روزهای بی تو همین است
بهار برفی

Labels:

با هر شکستی بزرگ شدم
با هر دردی رشد کردم
با هر زخمی قوی شدم

+ این روزها اما با غم دوری تو در هر لحظه می شکنم .

Labels:

Monday, April 27, 2009
سکوت می کنم و منتظر می شوم تا دوباره به خلوتت راهم بدهی !

Labels:

Sunday, April 26, 2009
خب نمی دونم چه مرگمه .

Labels:

Friday, April 24, 2009
خیلی دوری .

Labels:

Tuesday, April 21, 2009
روزمان با هزار بوسه هم که بگذرد
خداحافظی مان که بی بوسه بماند ... نرفته ، دل تنگت می شوم

+ گفته بودم روزی که بی بوسه تمام شود ، خواب ندارد ، نماز هم .

Labels:

شاید هنوز ... تو
وقتی هنوز در نوشته هایم بولد می شوی ...

Labels:

Monday, April 20, 2009
گاهی هرزه گی دیگران بهانه ایست مرا
که بخواهم برگردی مرد جان

Labels:

می دانی؟!
*با هم کلی رویا ساخته بودیم
برنامه ریزی کرده بودیم
برای روزهایی که نیستی
برای پر کردن تنهایی های من
برای روز بازگشتت
که کباب بخوریم
که یه گوشه بنشینیم و تلخی قهوه بی شکلات را مزه مزه کنیم
و ...
...
*حالا تو نیستی
نه که فقط دور باشی
من و تو بافته ی رویاهایمان را از هم باز کردیم
*تو رفتی
و
رویاهایم آرزو شد
و هر چه از تو ماند ، خاطره .
*به زودی خواهی آمد و در همان رویاها به حتم نقش من را کسی دیگر خواهد داشت
+ گمانم سخت ترین قسمتش همین باشد که رویاهایم را کس دیگری بازی کند و من گوشه ای به نظاره بنشینم

Labels:

Sunday, April 19, 2009
من دیر به دنیا آمدم ...
100 سال
من توان زنده گی تو این دوره گذر رو ندارم
- هنوز به اندازه لازم برای زنده گی تو این دوره ، بی قید و بی دین و بی رگ و ریشه نشدم
- هنوز یه چیزایی از عشق و وجدان و تعهد تو وجودم هست ، همینه که زنده گی تو این لاقیدی هرزه و این روزها آزارم میده
- من ترجیح می دادم تعهد و عشق رو تجربه می کردم با الاغ تا این اتل سواری های هرزه رو
+ خاطرم آزرده است .

Labels:

از شدت عصبانیت و خشم حتا گریه ام هم نمی گیره

Labels:

الآن از اون وقت هایی است که دارم منفجر می شم .

Labels:

داشتم عینهو آدم زنده گیمو می کردم .

Labels:

آن چه دیده بیند ، دل کند یاد .

Labels:

Wednesday, April 15, 2009
لعنت به این تکنولوژی
که حتا وقتی قرار نیست دیگر ببینمت هم
تو پیج اول فیس بوکم می نویسه که به زودی میای ایران
و من مثل بار قبل قرار نیست ببینمت

تف به من و تو و این بچه بازی هامون که حال و روزتو از فیس بوک باید بپرسم

Labels:

Tuesday, April 14, 2009
برف بهاری
و باران این روزها
+
این آهنگ بامدادی
و این سایت لعنتی فیس بوک
عکس و نوشته های تو
و لجبازی من

باز اشک هایم از دل نتگیت جاریست .
خیلی دوری .

Labels:

Sunday, April 12, 2009
یارو یه فحش های بی ناموسی ای میداد که من حتا از پرپر هم نشنیده بودم .

Labels:

همین دیوونه بازی هات رو عاشق شده بودم ....
حالا تو هی بگرد پی دلیل

Labels:

یک بغض .

Labels: ,

Friday, April 10, 2009
افسار زنده گی در دست ، سخت می تازیم .

Labels:

Thursday, April 9, 2009
درک نمی کنم آدم هایی رو که وقتی ازشون می خواهی کاری برات انجام بدن
... در ازای انجام دادن اون کار 1000 تا سوال مربوط و بی ربط می پرسن ...
یا شرط می زارن
یا بلافاصله صمیمی می شن و دست دور گردنت می اندازن
یا یادشون می افته که خیلی وقته که می خواستن کاری براشون انجام بدی
یا شروع می کنن به نصیحت کردنت که اصولا انجام اون کار درست نیست
خب آدم یا می پذیرد که کاری رو انجام بده یا نه ...
کسی که یقه آدم رو نگرفته !
Tuesday, April 7, 2009
ترجیح می دهم به دیری فرار کنم
جایی که هیچ کسی برای عادت کردن
برای دل بستن
برای تکیه کردن نباشد
آن گاه ، آن جا هراس از دست دادن هم نخواهد بود .

Labels:

Monday, April 6, 2009
17 فروردین نقطه
8 سال پیش
کلاسی دراز
دو ردیف صندلی
ساعت پنج و نیم بعد از ظهر
تو ،
من و دنیای نوجوانی

نقطه

فقط یک خاطره / یک روز / کمی دل تنگی .

Labels: ,

Sunday, April 5, 2009
هنوز گاهی با دیدن بعضی چیزها ، یهو یه چیزی تو دلم خالی می شه و دردی تمام وجودم رو فرا می گیره .
سلام .
سال نو.
.سال من

- من برگشتم .