LoLiGameS
چرا نگفتی؟
چرا نمی گویی؟
می گفتی و از این همه حاشیه رها می شدی
استوار می ایستادی
محکم
و با آن ژست همه چیز دانت می گفتی که این رابطه تمام شد .
که دوستان نزدیکت حالت را از من نپرسند
که من هر بار
سر پایین نیندازم و با چشم های پر اشک نگویم یک سال است بی خبرم
چرا نگفتی؟
که تو می خواستی همه چیز تمام شود
که رفتی بی حرف
بی خداحافظی
بی این که من در تصمیمت نقشی داشته باشم .
چرا نگفتی؟
می دانی ؟!هر کس که مرا می بیند و تو را می شناسد
پیش از سلام حال تو را می پرسد و من پاسخی ندارم ... جز اشک ، جز بغض
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه
زنگ زدم" مام شید " ، بعد از سه ماه و سیزده روز
دل گیر از این بی خبری
دلش گرفته بود از این روزها
از این همه غم و درد
و مریض بود
از خودم و این بی خبری شرمنده شدم ...
Labels: جهت ثبت در تاریخ
دلم
برای بودنت در این روزها می لرزد ...
Labels: بلندترین شب سال
برای معاینه چشم رفته بودم
بیش از یک ساعت منتظر بودم و تمام یک ساعت
تو ، چهره تو و خنده تو آویزان پلکم بود و فقط تو را می دیدم .
می دانی؟!
چه قدر جایت در این روزهایم خالی است .
کجای دنیایی؟
+ می خواهم در دستانت برف بکارم ....
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه
دم دمای سال نو است و بوی عید می آید ...
سال دیگری هم گذشت و من به انتظار گوله برف هنوز رویا می بافم .
Labels: آرزوهای سال نو
باز شبم به کابوس گذشت
به داستان های متفاوت و متوالی
+ با مام شید برای خرید گل چینی به خانه ای رفته بودیم
انگار فروشنده ها آشنا بودن
خیلی مستقیم و رک گفتند که ما توان خرید گل ها را نداریم
+ در راه بودیم شب بود
جایی پشت نیاوران
با خانه های بزرگ و زیبا
آشنا بود
ساکت و خطرناک
با " پر" بودم
کسی دنبالمون کرد
ماشین رو توی میدون پارک کردیم و ته کوچه بن بستی پناه گرفتیم
صدای بیل می آمد
مجید ت وکلی را مخفیانه دفن می کردند
با ترس فرار کردیم
مراد را به جرثقیل بسته بودند که ببرند
و" پر "با پلیس ها دعوا میکرد
+ خدا رو شکر قبل از داستان بعدی ساعت زنگ زد .
Labels: خواب نگاری
حالم خوب نیست
عصبانیم
همه نمودارهای منفی ام افتادن رو هم
شب ها نمی خوابم
صبح ها هم به زور بیدار می شم
عصرها می چپم تو خونه
منتظرم کسی حرفی بزنه تا دعوا کنم .
از این روزهای آخر پاییز و اوایل دی
متنفرم .
Labels: بیست و چهارم ماه
مردان همه به حمایت مجید ت وکلی روسری ، چادر یا مقنعه بر سر کرده اند .
عکس ها زیاد و بحث ها داغ
این عکس ها پاتکی ست برای آنها که مردان را با پوشش زنانه تحقیر می کنند چرا که ما زنان به گمان آن ها حقیریم و لباس ما محقر
مردان برپا خاسته اند ، معترضند و به خروش آمده اند
ولی
تحقیر 30 ساله ما را هیچ حمایت مردانه ای نبود .
Labels: وطن یعنی ...
کاش چهار سال زودتر این عکس رو دیده بودم .
+ با توجه به این نوشتهLabels: برای دروس الممالک سابق
Life s ucks .
Labels: لحظه های گایشی
پارسال .. مثل امروز بعد از چهار ماه آمدی ایران
آمدنت غیر منتظره بود
یک هفته زودتر از روزی که گفته بودی می آیی ، آمدی .
آمدنت برایم بی نهایت خوش حال کننده بود
چهار ماه زمان زیادی بود
آن قدر که حتا برای دیدنت نتوانستم وقت را برای خرید گل از دست بدهم .
امروز ایرانی
و من نزدیک به یک سال است که از آمد و رفتن هایت بی خبرم .
+ زمان زیادی است و من گرمای دستانت را از یاد برده ام
طعم امنیت و مزه بازی های کودکانه ام در کنار تو را !
+ امسال دومین سال است که روز دانشجو ، من و تو همزمان دانشجو هستیم " روزت مبارک " .
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه
شانزدهم آذر
یکی از سخت ترین ، بدترین و پر استرس ترین روزهای زنده گیم بود .
Labels: جهت ثبت در تاریخ, لحظه های گایشی
یه هفته ما جمعه کوه نرفتیم ها
همین هفته تو باید برنامه پنج شنبه ات رو بندازی جمعه ؟!
+ خوش حالم که این خواب های آشفته فقط از دل تنگی است !
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه
بی تو بودن
شب هایی است که خیلی سخت صبح
و روزهایی که خیلی تلخ شب می شوند
می دانی؟!کاش بودی و با آواز خواندن، با صدایت کمی از تلخی این شب ها را می بردی !
Labels: شاید برای چند نفر ... شاید فقط همان که رفته است ... نمی دانم
مازوخیست ام گل کرده نشستم دارم نوشته های چتی مون رو می خونم ...
اشک تو چشم هام جمع می شه
و باز یادم می افته که نبودنت چه قدر سخته
و چه قدر سخته که مسئولم سر قولم با خودم بمونم و بگذارم تو برای همیشه از زنده گیم پاک شی
نمی شه
پاک کردن تو یعنی این که یک دفعه از شانزده سالگی بیام تو بیست و چهار سالگی و هشت سال این وسط رو کامل قلم بگیرم .
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه