LoLiGameS
دوستی دورادور با فاصله هم خوب است ، با تو ...
برزخی ست که عمری را به امید بهشت می گذرانم
به امید روزی که به خلوتت باز گردم .
Labels: " شین . مهر " نامه .
من شانزده ساله بودم و تو سی و دو ساله
من بزرگتر از شانزده سال و تو جوان تر و با حوصله تر از سی و دو سال
با هم می خندیدیم
می رقصیدیم
بازی می کردیم
آواز می خواندیم
پازل می چیدیم
سودوکو حل می کردیم
و ...
می دانی؟
من بزرگ شدم
خسته از این همه تلاش بی ثمر
افسرده
پرخاشگر
عصبی
تو بزرگ شدی
کارت بیشتر شد و وقتت کمتر
دورت شلوغ تر
کم حوصله تر
من ترس ها و وحشتم از دنیای آدم بزرگ ها بیشتر شد
دور شدیم از هم
من بیست و چهار سالم تمام می شود و تو تازه چهل ساله شده ای
دور شدیم و این فاصله هر روز بیشتر می شود
...
من بزرگ تر خواهم شد
پرکار تر و با وقتی کم تر
دورم شلوغ تر
و باز به سراغت می آیم و این فاصله از بین خواهد رفت .
می رسد روزی که بیستمین سالگرد " بستنی سورون " را در ظهری تابستانی جشن بگیریم ، می دانم !
Labels: " شین . مهر " نامه .
چشمانم را ببندم
و آرزو کنم
این لحظه تا ابد کش بیاید
اگر می شد بمانیدستانت را بگیرم
و تمام دردی را که ایجاد کرده ام از بین ببرم
اگر می ماندی
اگر می شد بمانیدلم برایت تنگ شده است
Labels: " شین . مهر " نامه .
هیچ وقت آنقدر بزرگ نخواهم شد که منطقم نبودنت را بپذیرد .
آن قدر قوی که دوریت را تاب بیاورم .
و آن قدر بی خیال که از کنار هشت سال خاطره بگذرم .
+ بگذار به گذشته برگردیم و من در دستانت باران بکارم و تو دنیایم را پر از شادی ها و بازی های بزرگ و کودکانه کنی .
Labels: " شین . مهر " نامه .
اگر به هشت سال پیش برگردم ،
باز هم عاشق معلم زبانی خواهم شد که صدای خنده اش در گوش آدم زنگ می زند .
که بازی می کند ، تنها می رقصد و جشن بستنی سورون می گیرد .
که تو دل برو ست و واسطه ایست بین دنیای من و آدم بزرگ ها..
که اول از حالت می پرسد و بعد از نتیجه امتحان .
حتا اگر پانزده سال و هفت ماه بزرگتر باشد .
+ نمی شود دوستت نداشت ...
Labels: " شین . مهر " نامه ., از خروس لاری به مرغ همسایه
چشمانم را می بندم
سرم را روی زانو می گذارم
و انقدری بهت فکر می کنم که چشم هامو باز کردم
روبه روم نشسته باشی
Labels: " شین . مهر " نامه ., از خروس لاری به مرغ همسایه, شاید برای چند نفر ... شاید فقط همان که رفته است ... نمی دانم
می گه فراموشم کن . می گم مگه چغندر کاشتم؟!
فراموش کردنت ، فراموش کردن هشت سال نوجوانی و جوانی است .
Labels: " شین . مهر " نامه ., از خروس لاری به مرغ همسایه
می گه این که ما نمی میریم ، تصادف نمی کنیم ، سرطان نمیگیریم واسه خاطر اینه که خدا داره جبران می کنه ....
می پرسم چی رو؟
میگه :این که پدر و مادرهامون همه عمر رو ریدن به ما .
Labels: " شین . مهر " نامه ., از خروس لاری به مرغ همسایه
دو ساعت دیدارش ، از یک بسته فلوکسیتین موثرتر است .
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه
دلم پر می زنه
یک کاغذ بردارم روش عکس چلوکباب بکشم
بروم پایین پنجره اون خونه قدیمی
تو هنوز اونجا باشی ،زنگ بزنم
بیای دم پنجره
کاغذ رو نشونت بدهم
بیای پایین ... حرفی نزنیم
راه بیفتیم سمت یک کبابی آشنا
کباب بخوریم و عکس بگیریم و بخندیم
با هم برگردیم به اون خونه قدیمی
من بشینم روبروی پنجره
گلخانه ساختمان روبرویی رو ببینم
چای دم کنی
سیگار بکشی
و من بی حرف ،تمام امنیت دنیا رو تو دست هات احساس کنم .
Labels: " شین . مهر " نامه ., از خروس لاری به مرغ همسایه, شاید در سپیده دم همدیگر را باز یابیم .
سه ساعت دم در ، پایین پنجره اتاقش می نشینم
و از روشن و خاموش شدن چراغ می فهمم بیرون می آید
دم در نشسته ام
بیرون می آید
نگاهی می اندازد با خشم
سوار ماشینش می شود و با سرعت می رود
و من تمام مسیر سایه به سایه اش می روم .
+ این دل تنگی ها از صد خمره شراب بدتر است ... عقل را بد زایل می کند .
Labels: " شین . مهر " نامه ., Maybe i need you ... yes i do ., جلال نامه
عنان کار دست دل سپردم و دلم عقل نداشت .
Labels: صلاح من ، صلاح تو ، صلاح ما ... هیچ کداممان
خواب دیدم
دندانم زخم بود ... درد می کرد .. دندانم افتاد
فکر می کردم تعبیرش مرگ است .
اما
نگو دندان عقل بود و من یکی از احمقانه ترین کارهای زنده گیم را کردم .
Labels: خواب نگاری
هیچ چیز سخت تر از بر دوش کشیدن غمی نبود که زیر این همه دیوانگی پنهان کرده ام.
Labels: لحظه های گایشی
گوشی قدیمی رو پیدا کردم
آخرین " اس ام اس " ات هست ...
گفته بودی دوستم داری
می خواهم با " اس ام اس " روبرویت کنم
مجال انکار که نیست
فقط برایم بگو چه شد که این حس - تنها در سه ماه - برایت به عذابی هشت ساله تبدیل شد ؟!
Labels: . اين اشكها خون بهاي عمر رفته من است, " شین . مهر " نامه .
باید بروم دکتر روان پزشک
بشینم روی صندلی
یه سیگار بپیچم
و بگویم
یه بغض تو گلوم گیر کرده
و به هر تلنگری راه نفسم رو می گیره
نمی ترکه
ولم نمی کنه
از بین نمی ره
بگویم : دیگر به هیچ چیز امید ندارم
که خیلی وقت است دست به مداد شمعی هام نزدم و هیچ نقاشی کودکانه ای نکشیدم
که امتحان دارم ، درس نمی خونم و حتا ذره ای استرس هم ندارم
که پای کامپیوتر دارم پیر میشم
که انرژی ندارم
که دو سال است بعد از رفتنش ، هنوز منتظرم برگرده
که صبح تا شب فال می گیرم ببینم " ش . مهر " این بار که بیاد ایران خبری از من می گیره یا نه؟!
بگویم : دلم می خواهد دهن همه رو صاف کنم
که از این شهر بیزارم
که دیگر توان رویا بافی هم ندارم .
که حرف ها و حس هایم را آنقدر به تعویق می اندازم که دیگر مطرح کردنشان فایده ای ندارد و دلم پر شده است از حرف ها و حس های مدفون .
بروم دکتر روانپزشک ببینم قرصی دارد که دل آشوبی هایم را بشوید ؟!
خواب هایم را آرام کند
از سنگینی شانه هایم بکاهد؟!
Labels: درمان نمی شود, شاید برای چند نفر ... شاید فقط همان که رفته است ... نمی دانم
کتاب موسیقی آب گرم رو یکی گذاشته بود تو دستشویی
هی می رفتم دو صفحه می خواندم و می آمدم
می دانی؟!
تو این روزهای پر از دل تنگی و غم
امروز که "گردو" مرد
و تو تنش این روزها
کتاب رو برگردوندم
سال ها پیش پشت جلدش نوشتم
" شاید فراقی را که امروز مجبور به پذیرش اش هستیم ، خود سودمند باشد .چیزهای بزرگ را تنها می توان از دور دید "
+ نمی دونم جمله از همین کتابه یا جای دیگر
Labels: از خروس لاری به مرغ همسایه, چنته خواهی + 63008
باز خوابت رو دیدم
از خواب که بیدار می شم
می دونم دیدمت و همین تو ادامه روز کندم می کنه
یادم نمی مونه اما
+ خوش حالم که هنوز تو رویاهایم دارمت .
Labels: خواب نگاری